پیامدهاى رحلت پیامبر(ص) از زبان فاطمه(ص) در اینجا پیامدهاى رحلت پیامبر اكرم (صلیاللهعلیهوآله وسلم) از نگاه تنها یادگارش، حضرت فاطمه سلام الله علیها كه بضعة الرسول است (1) و به تعبیر امام على (علیه السلام) بقیة النبوة (2) است و به اعتراف دیگران، خیرة النساء و ابنة خیر الانبیاء، صادقة فی قولك، سابقة فی وفور عقلك است. (3)، بیان می شود. او كه خلیفه اول در جمع مردم مدینه دربارهاش چنین گفته است: انت معدن الحكمة و موطن الهدى و الرحمة و ركن الدین و عین الحجة است. (4) و حتى عایشه نیز گفته است: « ما رایت احدا كان اصدق لهجة من فاطمة الا ان یكون الذی ولدها. » (5) او كه هم مردمان مكه و مدینه را دیده و هم شاهد حیات پیامبر اكرم (صلیاللهعلیهوآله وسلم) بوده و هم در كنار پیامبر و حضرت امیر(علیه السلام) حوادث ریز و درشت عصر نبوت و روزهاى بعد از رحلت و حوادث تلخ و دردناك آن ایام كوتاه را به دقت زیر نظر داشته است . آرى او مىتواند پیامدهاى تاسف بار رحلت پیامبر را خوب بیان كند . در اینجا به مواردى از آنها مىپردازیم: آن حضرت در خطبه فدكیه (6) و خطبهاى كه بعدا در جمع زنان مدینه كه به عیادت ایشان آمده بودند (7) ایراد فرمودهاند، پیامدهاى رحلت پیامبر را بیان مىكنند از جمله آنها عبارتند از: 1. ایجاد ضعف و سستى در میان مردم . استومع وهنه « یا وهیه.» (8) حضرت در خطبهاى كه در حضور زنان مدینه كه به عیادت ایشان آمده بودند نیز این امر را تذكر دادند و با تاسف فرمودند: « فقبحا لفلول الحد واللعب بعد الجد و قرع الصفاة (9) ؛ چه زشت است سستى و بازیچه بودن مردانتان پس از آن همه تلاش و كوشش .» 2. تفرقه و اختلاف به وجود آمد . «استنهر فتقه وانفتق رتقه (10) ؛ تشتت و پراكندگى گسترش یافت . و وحدت و همدلى از هم گسست.» استنهر از نهر به معناى وسعت و زیادى است، فتق به معناى جدایى و پاره پاره شدن است. انفتق از انفتاق یعنى شكافتن و رتق هم به معناى همبستگى و اتحاد است . در قرآن كریم نیز آمده است كه: «ان السموات والارض كانتا رتقا ففتقناهما (11) ؛ (آیا كافران ندیدند) كه آسمان ها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یكدیگر باز كردیم .» 3. امید و آرزوهاى مسلمانان به ناامیدى تبدیل شد. آنان كه به پیامبر اكرم (صلیاللهعلیهوآله وسلم) و احكام عالیه اسلام ناب حضرتش دلخوش كرده بودند از نعمت دین الهى و حكومت اسلامى بهره مند گشته بودند. اكنون با دیدن حوادث بعد از آن حضرت مایوس شده و امیدشان به یاس مبدل گشت. « واكدت الامال.» (12)